پارت صد و هفتاد و سوم

زمان ارسال : ۸۱ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

خودش را روی مبل جابه‌جا کرد و صدای قیژقیژ چوب‌ها را درآورد. با بادبزن هم تندتند خودش را باد می‌زد. آیشن در حال چرخاندن چای بود و ثمانه توی بشقاب‌ها میوه می‌چید:
-چاق شدی مامان. برای سنت خوب نیستا.
ایران چایی برداشت و پشت‌چشمی برای دخترش آمد:
-کرونا وامونده نمی‌زاره آدم مث سابگ(سابق)بره و بیاد. نشستیم خونه حوصله‌مون سر می‌ره هی می‌خوریم.
سینی چای را مقابل پدرش گرفت و گف


پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • آمینا

    00

    بیچاره الیسا اگه بفهمه🥲🥲🥲خوبه ثمانه هم بلده جواب بده😍

    ۳ ماه پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    👍❤️🌹

    ۳ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.